| |
درباره
این روزها هر جا که میری یا صحبت از قیمت گوشت و مرغ و خوراکیه یا بحث های بی خود سیاسی ، مخصوصا کسایی مشغول بحثند که تا دیروز چیزی از سیاست نمی دونستند. نگفتن چیزایی که به خاطرش حاضریم جونمون رو بدیم ، نگفتن از گفته های دیروز ، نگفتن از دیده های دیروز ، نگفتن از اینکه محبوب دلمون غریبه ، نگفتن از اینکه آقامون منتظر یاره ، نگفتن از امید داشتن آقا به ما . هی ، چقدر نگفتن ها دارم من . کاش می شد توی یه دشت خالی همشو فریاد بزنم.....
آخه چرا ؟ چرا جای شهدا اینقدر خالیه ؟ چرا شهدا اینقدر غریبه شدن ؟ اصلا چرا مردم یادشون رفته که رهبر عزیزمون منتظره ، منتظر جوونایی مثل همه شما تا دیگه دغدغه فردا ها رو نداشته باشه ؟ آخه چرا باید رهبرمون ، همه چیزمون ، اونجور با امام زمان درد دل کنه ؟ مگه ما چی کار نکردیم یا باید چی کارا می کردیم ؟ یه نگا به خودمن و جامعه مون بندازیم ، اصلا متوجه هستیم یا اینقدر درگیر مسائل دنیایی شدیم که همه چیز برامون عادی شده !!!
آی شهدا ، شهدا . چقدر غریبه شدیم باهاتون . میدونم ، میدونم که شما ها ما رو فراموش نمی کنید ، اما چی شده که ما شما رو فراموش کردیم .جاتون خالی امشب داشتم نیمه پنهان ماه نگاه می کردم ، چقدر زیبا بود ، بعد از کلی وقت یه عشق بازی با حال کردم با شهدا . وقتی همسر شهید صالحی درباره اون بزرگوار می گفت ، واقعا خودم رو که مقایسه کردم دیدم چقدر عقبم ، ما کجاییم و اونا کجا . نمی دونم اگه اونا هم الان بودن و این وضع رو می دیدن ، می دیدن که حیا داره تو جامعه کمرنگ می شه ، می دیدن که از همه مقدسات سوء استفاده می شه ، می دیدن که تو رسانه ها مقدسات شده عامل خنده ی عده ای ، می دیدن که از رنگ سبز سیادت هم نمی گذرند ، چیکار می کردند . یه کم با خودمون فکر کنیم ....
بسه دیگه بابا ، هی می گیم شهدا شرمنده ایم ، شهدا شرمنده ایم . من اینا رو ننوشتم که فقط غصه بخوریم ، اینا رو نوشتم که سعی کنیم یه تکونی به خودمون بدیم ، اول از همه هم به خودم هستم چون خیلی عقبم. یه یا علی ...
بیایم از همین امروز ، تو این ماه رمضونی از خدا بخوایم که شهادت رو نصیبمون کنه ، اونم بهترین نوعش رو ....
اللهم الرزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک
ازش بخوایم
| |
| |
|